نقدی از استاد سیدعلی جزایری بر آثار نمیشگاه نقاشیخط رضا عمادی

نقدی از استاد سیدعلی جزایری بر آثار نمیشگاه نقاشیخط رضا عمادی,سید علی جزایری,رضا عمادی,نقاشیخط,خوشنویسی,نقد هنری,نقد نقاشیخط,نقد نمایشگاه,منتقد هنری,نقطه الف

به نام خدا

در امتدادِ چند نقطه...

امروزه جلوه های پرفروغی از شیوه های سنتیِ خط گلزار و ناخنی، که یادآور هنرمندانی از دورۀ قاجار است را پایه و اساسِ نقاشیخط معاصر می دانیم.آثاری با قابلیت های خوشنویسانه و رویکردی تصویری، که می توان خاستگاه تحولِ آن را در لابلای تاریخ، نمادهای فرهنگی، نیازهای اجتماعی، ادبیات و روزنه های شکل گرفته از میانِ تلاقی حروف، نقوش و از سیاه مشق های بزرگان خطِ این سرزمین جستجو کرد و جهان لایتناهیِ هنر را با رنگ و بویی تازه به نظاره نشست...در این باره،اولین پرسشی که مطرح می شود این است؛ آیا آثار این نمایشگاه با مقدمه ای که اشاره شد منطبق هست یا نه؟ ...پاسخ به این نیاز، ذهن هر بیننده ی صاحب فهمی را تحریک می کند که دستِ کم، فرآیندِ خوانش، مؤلفه های متن، اقناعِ بصری، هندسه ی حروف و انسجامِ فکری هنرمند را در قضاوتی آشکار، مرور کند. اولین مطالبه و محاسبه ی این اتفاق و دیدار، فارغ از تأکید و تکذیبِ آثار،رفتار خوشنویسانه ای است که"رضا عمادی" تعمداً آن را به رخ کشیده است. در حقیقت، این انتخاب و کیفیت بصری با اهتمام در ریزه کاری ها و اجراهای پر وسواس، که کانونِ این توجه و تلنگر است مسیر تشخیص و تحلیل را معلوم تر می کند. گو اینکه استقلالِ باطنی خط و حرف در این مجموعه ،عاملی تعیین کننده است. البته زمانی هم که ترکیب بندی های به ظاهر نقاشانه اش را با شابلون های مخفی از چشم، واکاوی می کنیم تفاوتِ سطوح دو مبنا و میدان(کلاسیک و مدرن) را گاه می دانیم ؛گاه نمی دانیم. تقابل این تردید(بهره مندی از ظرفیت های دیجیتالی، موقعیت سنجی و خلاقیت) از یک سو، تغزلِ بصری و شاعرانگی تا فضای مدرنیته از سویی دیگر، رهگیری هایی هستند که خالق اثر در پی آن مجدانه کوشیده است تا با اتصال به شبکه ی پیچیده ای از تعاملاتِ آشکار و پنهان، به مصداق" نقاشیخط امروز" دست پیدا کند. واقعیت نوظهور و خطرنوشی که در فضای عمومیِ هنر آمده بود تا خوشنویسی را از بن بست های بصری و ساختارهای رایجِ زمان نجات دهد و در نگاهی، مخاطبین را در تماشای آفرینشِ هنری(در هر سطحی از بیان و اجرا) یاری کند...اما این جاذبه، آفتی هم داشت که مخاطب را از قضاوتی دقیق تر دور کرد. و چون بدون پشتوانه ی علمی، آموزشی، منابع پژوهشی و اهرم های نظارتی بود هرکس به فراخورِ سلیقه ی خود، اسیر تکنیکِ آن شد. تا جایی که همین اشتیاق، خود هنرمند را حتی از پرداختن به بازنگری های مجدد غافل کرد...

با پرهیز از تشدیدِ این غفلت، که شوربختانه لیست بلندی از مجریانِ آن را می توان مستند کرد رضا عمادی آمده است تا در گذر این مقطع و التهاباتِ روزگار، نبض استعدادش را بیازماید. افق انتظار از او، نه الزاماً تمدن سازیِ امروزین، بلکه رسیدن به یک نظامِ بصری سامان یافته از ایده تا اجراست. ممکن است این تجربه و تصمیم در" اصالت، سادگی،زیبایی، بی تکلفی و تناسب در بی قاعدگی"متجلی شود. خواه در بداهگی، هایکو و هنرهای مفهومی...  و خواه در قاعده ی تقارن، تضاد، شکل، فرم، وزن و رنگ.." آنچه مهم است کشش و کنش های خطاطانه و نقاشانه ای است که باید در محورِ فکری و زیستِ معاصر، تعریف شود. از این روست که طرح های غیر شهودی و از پیش تعیین شده ی این نمایشگاه، امری بحث برانگیز است. یکی از بنیادهای ضروری که در هنرمند و حیطه ی فعالیتش باید دنبال شود دوره های شناخت، تحلیل و تسلط است که می توان پس از آن، بر حضورِ تجدید گرایانه، تحرک آفرین و ارزش گذارِ آن امیدوار بود.

اهمیت این مجال و مقال از آن جهت مهم است که بررسیِ فضاهای مثبت و منفی،انعکاس حجم و تونالیته های رنگی، که بر ماجرای حسی بودنِ آثار، دلالت می کند مطرح نیست؛ بلکه دخالت در ماهیتِ نگارشیِ حروف و رسیدن به بیانِ تصویری و دیداری، قابلِ ارزیابی است که در نهایت به فردیتِ بیانی می انجامد... اینکه"عمادی"در این اتفاق و انتظار، به چه میزان از توفیق رسیده است؟... قضاوتی است که به آینده و پیشرفت او بستگی دارد. اما باید پذیرفت؛  الهام از سنتِ سیاه مشق ها که در روندی دیداری ، با "بافت، سایه و رنگ" پاساژ شده است می توان آینده ی مصرفی اش را در دیزاینِ محیطی، پیش بینی کرد. این مرز نامرئی که هنرمند در پیِ کانسپتِ آن به فعالیتی جدی؛ و اگرچه تکراری دست زده است تجانسی ناهمگون دارد...در حقیقت نمی توان رویکردهای مدرن را با کارکردهای سنتی و حتی کلاسیک  قیاس کرد... مادامی که به جذابیت های حسی، و نه فکری و فلسفیِ آن توجه می شود و از اغراق ؛ دِفرمه و هرگونه تغییر در موتیف های تعریف شده ای چون" نستعلیق و..."حتی برای استفاده ی نقاشیخط، پرهیز می شود و یا توانِ اکران و استخراج از انرژی های خطیِ آن به درستی شناخته نمی شود ؛ دستیابی به مرزهای نو اگر غیر ممکن نباشد قطعاً بسیار سخت است... 

علی جزایری- مهرماه1396

تعدادی از آثار این نمایشگاه

نقدی از استاد سیدعلی جزایری بر آثار نمیشگاه نقاشیخط رضا عمادی,سید علی جزایری,رضا عمادی,نقاشیخط,خوشنویسی,نقد هنری,نقد نقاشیخط,نقد نمایشگاه,منتقد هنری,نقطه الف

نقدی از استاد سیدعلی جزایری بر آثار نمیشگاه نقاشیخط رضا عمادی,سید علی جزایری,رضا عمادی,نقاشیخط,خوشنویسی,نقد هنری,نقد نقاشیخط,نقد نمایشگاه,منتقد هنری,نقطه الفنقدی از استاد سیدعلی جزایری بر آثار نمیشگاه نقاشیخط رضا عمادی,سید علی جزایری,رضا عمادی,نقاشیخط,خوشنویسی,نقد هنری,نقد نقاشیخط,نقد نمایشگاه,منتقد هنری,نقطه الف

نقدی از استاد سیدعلی جزایری بر آثار نمیشگاه نقاشیخط رضا عمادی,سید علی جزایری,رضا عمادی,نقاشیخط,خوشنویسی,نقد هنری,نقد نقاشیخط,نقد نمایشگاه,منتقد هنری,نقطه الف

نقدی از استاد سیدعلی جزایری بر آثار نمیشگاه نقاشیخط رضا عمادی,سید علی جزایری,رضا عمادی,نقاشیخط,خوشنویسی,نقد هنری,نقد نقاشیخط,نقد نمایشگاه,منتقد هنری,نقطه الف

هوالمعشوق

با نام او شروع میکنیم که تکیه بر غیر او ابلهی ست

چندی ست صورت جمال حضرت عشق برایمان جلوه نموده و همه انگشت بر دهان زیبایی را به نظاره نشستیم.

بر آن شدیم حیرت زدگان این راه در کنار هم جمع آئیم تا توانِ از کثرت به وحدت رسیدن را بیابیم، با هم، در کنار هم، از ابتدا تا انتها...

ایمان داریم دست خدا با جمعیت است و از قاعده ی لطف او انحراف اجتماع به دور.

عصر،عصر عجیبی است بین تمام ادوار، دستان خالیمان را به سوی اهل فضل و اهل دل دراز می کنیم.

باشد که یاریمان دهند، در ابتدای همه بعد از یاری جستن از خدا بر در انسان کامل میرویم.

باشد دست رد یه سینه مان نزنند که بعید است از وجود کاملشان.

نقطه الف

شما اینجا هستید: Home نقد هنری نقدی از استاد سیدعلی جزایری بر آثار نمیشگاه نقاشیخط رضا عمادی